سلام.خسته نباشيد.در درونم غوغايي به پاست.احساس مسكنم...

باسلام. شما با اینکه در اوایل سنین جوانی قرار دارید و مانند بسیاری از افراد دیگر، انتظار کامروایی ها و پیشرفت های پی درپی در زمینه ی تحصیل و ازدواج را داشته اید، با ناکامی های مهمی مواجه شده اید. احساس ناکامی و سرخوردگی شما در این شرایط،‌ یک احساس کاملاً طبیعی و به جااست. یعنی اگر با وجود این شکست ها احساس ناکامی نمی کردید، می توانست نشان دهنده ی یک مشکل خلقی یا روانشناختی باشد. اما به این نکته هم توجه داشته باشید که براساس یافته های علم روانشناسی،‌ هنگامی که افراد با ناکامی ها وشکست های مهمی در زندگی، مواجه می شوند، ناخودآگاه فکر و ذهن آن ها فقط متمرکز بر شکست ها می شود؛‌ به طوریکه هرگونه روزنه ی امید در زمان حال یا آینده ی خود را نیز انکار می نمایند. این موضوع حتی می تواند به نتیجه گیری های منفی تعمیم یافته منجر شود. مثل همین جمله که بیان کردید «دست به هرکاری که می زنید به شکست منجر می شود». این نگرش از دو شکست خیلی مهم در زندگی شما بوجود آمده است و اگر سعی نکنید مرز آن را با دیگر ابعاد زندگی خود جدا کنید،‌ می تواند باعث از دست دادن فرصت های حال حاضر زندگی شما شود. پیشنهاد بنده این است که از هیجان منفی آن شکست ها فرار نکنید و آن را انکار نکنید. آن هیجان ناکامی و شکست را تجربه کنید ولی اجازه ندهید که برتمام ابعاد ذهن و زندگی شما سایه افکند. سعی کنید زندگی حال حاضر خود و فرصت هایی را که پیش رو دارید به خوبی شناسایی کنید. به این نکته توجه داشته باشید که گرچه همیشه شروع دوباره پس از یک شکست، سخت است اما در بسیاری از موارد،‌ بزرگترین موفقیت ها پس از همین شروع های دوباره بوجود می آید.